موفقيت تجارتي توليدات دام و طیور نتيجهي همکاري محققان مختلف در زمينهي انتخاب ژنتيکي، تغذيه، مديريت و مراقبتهاي بهداشتي ميباشد
. درگير شدن دام وطيور با باکتريها، مايکوپلاسما، ويروسها و انگلها پتانسيلهاي توليد را در اين صنعت محدود کرده و تلفات بالا و يا بيماريها غالباً عامل طبيعي و پذيرفته شده است. با گذشت زمان سيستمهاي مديريتي بهداشتي تکامل گستردهاي يافته و با کمک واکسنهاي بسيار موثر، عوامل ضد باکتريايي و ضد ويروسي و کوکسيديوزي، در حال حاضر مشاهده و مشکلات ناشي از اين عوامل عفوني، طبيعي بهنظر نميرسد. با توانايي در کنترل بيماريهاي عفوني، در حال حاضر واضح است که مشکلات جدي و جهاني ما در اين صنعت با بيماريهاي عفوني ارتباط ندارد و غالباً از اين مشکلات جدي و جهاني ما در اين صنعت ارتباط با بيماريهاي عفوني ندارد و غالباً از اين مشکلات بهعنوان اختلالات متابوليکي و مسموميتهاي قارچي ياد ميشود. در بسياري از نقاط دنيا، طيور با آلودگيهاي مايکوتوکسيني خوراک مواجه هستند که متابوليتهاي قارچي يا کپکهاي رشد يافته بر محصولات مزرعهاي يا غلات ذخيره شده ميباشند. مايکوتوکسينها حتي در غلظتهاي پايين براي طيور و دام مضر بوده و تاثير خود را در بدن طيور ودام از طريق تغيير در وظايف متابوليکي طبيعي در اندامهاي مختلف اعمال ميکنند.
آفلاتوكسين ها سمومي هستند كه بوسيله تعدادي از قارچ ها كه برروي خوراك دام ومواد غذائي رشد مي كنند،توليد شده ومي توانند بيماري آفلاتوكسيكوزيس را درحيوانات اهلي وانسان ايجاد كنند. آفلاتوكسينها گروهي از تركيبات بسيار سمي از دسته مايكوتوكسينها هستند كه داراي اثرات سمي، سرطانزايي، جهشزايي و ناقصالخلقهزايي میباشند. آفلاتوکسین B1 (AFB1) بخش عمده آفلاتوکسینها را تشکیل داده و بهعنوان قویترین ترکیب سرطانزای طبیعی شناخته میشود(مک لین و دیوتن، 1995). در مورد اين سموم وبيماري هاي حاصله در سراسر جهان تحقيقات زيادي صورت گرفته است . زمان دقیق شناسایی آفلاتوکسینها مشخص نشده است، اما به طور یقین، زمان آن به قبل از سال 1960 مربوط میشود (ویاکر و همکاران، 1996).
آفلاتوكسين عمدتاً توسط گونة قارچ هاي آسپرژيلوس فلاووس و آسپرژيلوس پارازايتيكوس توليد مي شود. آسپرژيلوس جزء قارچ هاي سمي انباري است و در رطوبت و درجه حرارت بالا تكثير پيدا مي كند.تا كنون 18 نوع آفلاتوكسين شناسايي شده اند ولي فقط آفلاتوكسين هايB1وB2وG1وG2به طور طبيعي توليد مي شوند. هنگامیکه خوراکهای آلوده به آفلاتوکسین به حیوانات شیرده داده میشود، متابولیتی از آفلاتوکسین بهنام M در شیر ترشح میشود. ازآنجا که پاستوريزاسيون، استريليزاسيون و فرآوري شير بر بقا و کاهش سميتAFM1 تاثیر زیادی ندارد، این سم سرانجام به فرآوردههای مختلف لبنی انتقال مییابد و سلامت مصرف کنندگان را به خطر میاندازد.آسپرژيلوس فلاووس عمدتاً آفلاتوكسين B1و B2را توليد مي كند، در حالي كه آسپرژيلوس پارازايتيكوس آفلاتوكسين هايB1وB2وG1وG2را توليد مي كند.ضررهاي اقتصادي آفلاتوکسین در صنعت طيور و همچنين آثار زيانبار ناشی از مصرف مواد غذايي آلوده به آفلاتوکسین در انسان، از جمله محرز بودن نقش آفلاتوکسینB1در وقوع سرطان، انتقال آفلاتوکسینB1به تخم مرغ و شیر و مقاوم بودن آفلاتوکسینM1موجود در شیر، حتی در برابر استرلیزاسیون و پاستوریزاسیون، ضرورت چاره اندیشی در خصوص کنترل سموم قارچی خصوصاً آفلاتوکسین ها را صد چندان می کنددر نشخوارکنندگان و بهویژه در گاوهای شیری، تخمیر شکمبه میتواند علائم مسمومیت آفلاتوکسینها را تا حد زیادی تغییر دهد. ازآنجا که آفلاتوکسینها میتوانند اثرات ضد میکروبی (تخریب میکروب و یا ممانعت و کاهش رشد آنها) داشته باشند، ممکن است باعث تداخل در عمل شکمبه و ایجاد مشکلاتی در نشخوارکنندگان گردند که در دیگر حیوانات رخ نمیدهد. آفلاتوکسینها میتوانند موجب تغییر جمعیتهای میکروبی شکمبه، تغییر نسبتهای محصولات نهایی هضم و مختل شدن شکمبه گردیده و درنتیجه هضم، مصرف خوراک و درنهایت تولید را مختل نمایند. در حال حاضر، اکثر مواد مورد استفاده در خوراک دام و طیور در کشور ما، به خصوص ذرت، جو، پودر ماهی و …. که از بنادر وارد کشور می گردند، هنگام حمل، نگهداری و توزیع، به سموم قارچی آلوده می شوند. خصوصأ آنکه بنادر مهم وارداتی کشور در مناطق گرم، مرطوب و حاره ای قرار دارند که در این صورت مشکلات چند برابر می شود. با توجه به اهمیت سلامت و بهداشت عمومی و ضررهای اقتصادی احتمالی صنعت دامپروری و تولید محصولات لبنی، پیدا کردن روشهای عملی و سریع برای شناسایی و سمزدایی از آفلاتوکسینها در غذای انسان و دام، به لحاظ اقتصادی و همه گیر شناسی اهمیت ویژه ای دارد.
براي غیرفعال کردن و يا كاهش ميزان آفلاتوكسين روشهای زیادی مطالعه شدهاند که مهمترین آنها شامل جداسازي فيزيكي، غير فعال كردن توسط حرارت، اشعهدهی، استخراج توسط حلال، تخریب شیمیایی، غير فعال كردن توسط میکربها و تخمير می باشد. روشهای فوق تاحدودی قادر به غیرفعال کردن و کاهش آفلاتوکسینها میباشند، اما عمدتا بهدلیل ایجاد باقیماندهها (کاهش ایمنیت) و کاهش کیفیت مواد غذایی، روشهایی عملی و قابلقبول نبودهاند. نتایج تحقيقات اخیر نشان داده است كه آسانترین، عملیترین و ارزانترین شيوه در كاهش بروز اختلالات مربوط به سموم قارچی يا جلوگيري از ورود اين سموم در شير و محصولات دامی استفاده از مواد جاذب یا مواد کمپلکس کننده در خوراک میباشد. این ترکیبات مولکول آفلاتوکسین را در خوراک آلوده و در دستگاه گوارش بهصورت محکم و غیر قابل برگشت جذب میکند، بنابراین کمپلکس آفلاتوکسین-جاذب از دستگاه گوارش عبور کرده و از طریق مدفوع دفع میشود و بدین صورت از جذب آفلاتوکسین در دستگاه گوارش جلوگیری کرده و یا آن را به حداقل میرساند. ترکیبات جاذب مختلفی برای کاهش جذب آفلاتوکسین در خوراک و دستگاه گوارش حیوانات اهلی و بهویژه گاوهای شیرده استفاده شدهاند، اما پرکاربردترین ترکیبات جاذب، ترکیبات معدنی آلومینوسیلیکاتی هستند. بنتونيتها ترکیبات نانوساختار و نانوحفره رسي هستندکه ساختار کریستالی لایه ای داشته و در جذب مایکوتوکسینها و بهویژه آفلاتوکسینها كاربرد دارند. همچنین مونتموريلونيت كاني نانو ساختار و نانو حفره اي آلومينوسيليكاتي (فيلوسيليكاتي) 2:1 لايه اي (T:O:T) است كه فاز غالب تشكيل دهنده بنتونيتهاست وكليه خواص و مشخصات بنتونيتها را تحتتاثير قرار میدهد.
از طرف دیگر، ایران به لحاظ معادن مختلف از جمله بنتونیت، بسیار غنی میباشد اما متاسفانه بهدلیل عدم شناخت و آگاهی کافی از ترکیبات و ویژگیهای آنها، استفاده موثری از آنها نمیشود، این درحالی است که سالانه حجم عظیمی از همین بنتونیتهای طبیعی و با فراوریهای خاص ( بهعنوان توکسین بایندر، مکمل دامی و دیگر کاربردها) با برندهای مختلف تجاری، به داخل کشور وارد میشود. از این رو شناسایی ویژگیها (ترکیبات، روشهای بهبود کیفیت و انتخاب بهترین نمونهها)، تولید و کاربرد بنتونیتهای داخلی که توان جذب بالایی برای آفلاتوکسینها داشته باشند، میتواند موجب تحول در صنایع غذایی و دامپروری برای تولید محصولات لبنی و دامی سالم (عاری از آفلاتوکسین) و ارتقاء بهداشت عمومی گردید.
منابع:
.McLean, M., and Dutton, M.F. 1995. Cellular interactions and metabolism of aflatoxin: an update. Pharmacology & Therapeutics, 65:163–192
Whiaker, I. Horwits, W., Albert, R. Nesheim, S. 1996. Variability associated with analytical methods used to measure aflatoxin in agricultural commodities. Journal of AOAC International, 79(2) 476-485.